پرسنال برندینگ چیست؟
در مقالههای قبلی در مورد برندینگ صحبت کردیم و گفتیم هر برندی نیازمند اقداماتی است تا بتواند خدمات خود را به بهترین شکل به مخاطبان هدف خود نمایش دهد که این کارها موجب افزایش آگاهی از برند شما میشود. اما زمانی که این اقدامات را برای یک شخص انجام میدهیم در واقع روی پرسونال برندینگ خودمان کار میکنیم. در این مقاله از حافظ پلتفرم به سوال پرسنال برندینگ چیست؟ پاسخ خواهیم داد با ما همراه باشید. مردم اغلب میگویند که میخواهند برند شخصیشان را ارتقا دهند. شما قطعأ میدانید که یک برند تجاری چیست – وقتی درمورد اینفلوئنسر مارکتینگ صحبت میکنیم معمولأ به برندها اشاره داریم. اما احتمالأ زیاد درمورد داشتن برند خودتان فکر نمیکنید. ایده «برندینگ شخصی» برای بیشتر افراد غیرعادی است. اما در این عصر آنلاین که مسائل خوب یا بد همگی به اینترنت بستگی دارند پرسونال برندینگ (برندینگ شخصی) بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. پرسونال برند شما چیست؟ پرسنال برندینگ چیست؟ پرسونال برند شما نحوه ارتقاء خودتان است. این برند شامل مجموعه منحصربفردی از مهارتها، تجربه و شخصیت است که میخواهید با استفاده از آنها دنیا را ببینید. پرسونال برندینگ داستان زندگی شما را روایت میکند و در رفتار، برخورد، جملاتِ گفته شده و گفته نشده و گرایشات شما منعکس میشود.شما از پرسونال برندینگ برای تفکیک خودتان با دیگران استفاده میکنید. اگر این کار بخوبی انجام شود میتوانید پرسونال برندینگ خودتان را با کسبوکارتان پیوند دهید به گونهای که هیچ برندینگ شرکت دیگری موفق به انجام آن نشود.به لحاظ حرفهای پرسونال برند شما همان تصویری است که مردم از شما میبینند. این برند میتواند ترکیبی از نگاه آنها به شما در زندگی واقعی، نحوه به تصویر کشیدن شما توسط رسانهها و برداشت مردم از اطلاعات مربوط شما در اینترنت باشد. میتوانید پرسونال برند خود را نادیده بگیرید و خود را آنگونه که میخواهید جلوه دهید.در روزهایی پیش از اینترنت، پرسونال برند واقعأ همان کارت ویزیت بود. اگر شهرت بالایی در رسانهها داشتید یا به واسطه تبلیغات شهرت پیدا کرده بودید باز هم تعداد کمی شما را میشناختند. اما در دنیای امروز که هر چیز کوچکی برای مدت طولانی در رسانههای اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد دیگر چندان ناشناس نخواهید ماند. چرا به یک پرسونال برند احتیاج دارید؟ پرسنال برندینگ چیست؟ و چرا به آن نیاز داریم؟ پرسونال برندِ شما میتواند برای حرفهتان حیاتی باشد. پرسونال برند یعنی نحوه معرفی خودتان به مشتریان فعلی و آتی. این برند به شما فرصت میدهد تا اطمینان حاصل کنید که مردم شما را به همان شکلی که میخواهید میبینند بجای اینکه دیدگاه اختیاری و مخربی درمورد شما اتخاذ کنند.پرسونال برند به شما فرصت میدهد تا بر نقاط قوت و شور و اشتیاقتان تمرکز کنید و باعث میشود مردم شما را بهتر بشناسند. مردم به کسانی که میشناسند بیشتر اعتماد میکنند حتی کسانی که قبلأ شخصأ ملاقات نکردهاند. این امر به ویژه در زمان انتخابات رخ میدهد. درحالیکه تعداد زیادی از مردم داوطلبان را در زمینه موضوعاتی که برایشان اهمیت دارد دنبال میکنند بقیه رأی دهندگان علاقه کمتری به این فرآیند دارند. در عوض آنها به اسامی که برایشان آشنا است رأی میدهند. تعجبی ندارد که داوطلبانی با پرسونال برندهای قوی صرف نظر از دیدگاه یا باورهای سیاسیشان در سیاست موفق میشوند. مثلأ صرف نظر از دیدگاهتان درمورد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور نمیتوانید انکار کنید که او یک پرسونال برند قوی ایجاد کرده که مردم را تشویق به رأی دادن به او کرده است. چرا پرسونال برندینگ اهمیت دارد؟ بعد از پاسخ به سوال پرسنال برندینگ چیست؟ به اهمیت آن می پردازیم .اگر قصد دارید تأثیرگذار شوید باید یک پرسونال برند قوی بسازید. پرسونال برند به شما کمک میکند تا جلوتر از بقیه بایستید. میتوانید از پرسونال برندتان برای اثبات دانش و مهارتهای خود در حیطه یک تخصص خاص استفاده کنید.پرسونال برند به طرق مختلفی شما را در ذهنها باقی خواهد گذاشت. این پرسونال برند است که به شما کمک میکند تا جلوتر از هزاران نفر دیگر مثل خودتان بایستید. نسلهای هزاره (کسانی که در سال ۲۰۰۰ در سنین بزرگسالی قرار داشتند) به ویژه اعتمادی به تبلیغات ندارند. ۸۴% از نسلها هزاره نه به تبلیغات و نه به برندهایی که تبلیغات را تشکیل میدهند اعتماد ندارند. با این حال آنها آمادگی این را دارند که به کسانی که میشناسند اعتماد کنند – حتی افراد تجاریِ متعلق به برندهایی که از آنها نفرت زیادی دارند. این امر موجب بازنگری عمدهای درباره نحوه بازاریابی کسبوکارها شده است. قطعأ این یکی از دلایلی موفقیت زیاد اینفلوئنسر مارکتینگ در سالهای اخیر به شمار میرود.جنبشی به سویی شخصیسازی افراد بزرگ در کسبوکار به راه افتاده است. مشخص است که این کار برای یک کسبوکار کوچک آسان است – تفاوت کوچکی بین یک معاملهگر تنها و کسبوکار او وجود دارد. این کار برای شرکتهای بزرگ دشوارتر است. اما بعضیها آن را بخوبی مدیریت میکنند. استیو جابز زمانی از پرسونال برندینگ سیب استفاده کرد که حتی این عبارت شناخته شده نبود. همچنین پرسونال برندینگ ایلان ماسک احتمالأ شناخته شدهتر از برند شرکتیِ تسلا موتورز است.صاحب یا مدیر یک کسبوکار در ابتدا باید با مشتریان بالقوه بصورت فردی ارتباط برقرار کند قبل از اینکه پیغام شرکت را به آنها منتقل نماید. مراحل برای ایجاد یک پرسونال برند متقاعدکننده و سودآور بهد از پاسخ به سوال پرسنال برندینگ چیست؟ و اهمیت آن و دلایل احتیاج به آن باید به این بپردازیم که چگونه پرسل برندینگ متقاعدکننده و سودآور داشته باشیم. مبنا و اساستان را بسازید اولین مرحله برای ایجاد پرسونال برند این است که یک مبنا و اساس بسازید که بتوانید با اطمینان کسبوکارتان را براساس آن توسعه دهید. اصل کلیدی در اینجا «اعتبار (اصالت)» است. این یک سوء برداشت است که ایجاد یک پرسونال برند به معنای ایجاد یک شخصیت است. اما شخصیت طبق تعریف یک «نما» است اما انعکاس درستی از شما ارائه نمیدهد و در نتیجه نامعتبر است. پرسونال برند شما نباید یک شخصیت نامعتبر باشد. برندینگ به این معنا نیست که خودتان چیزی جلوه دهید که نیستید بلکه به این معنا است که بصورت هدفمند و استراتژیک خودِ واقعیتان را به مخاطبان و مشتریان نشان دهید. پرسونال برند شما باید انعکاسی از مهارتها، شور و اشتیاق، ارزشها و باورها باشد. از سرمایههای موجود برندتان استفاده کنید: برای ایجاد یک مبنای قوی
برندینگ چیست؟
برندینگ یا برندسازی (branding) در اصل ایجاد یک ذهنیت مشخص و تعریف شده برای مخاطب شماست و تمام تلاشهایی است که برای دیدهشدن محصولات و یا خدمات سازمان شما برای افزایش آگاهی از برند در ذهن مخاطبان انجام میشود. در این مقاله از حافظ پلتفرم شما را با برندینگ چیست؟ و تکنیک کاربردی برای رسیدن به استراتژی برند قدرتمند آشنا خواهیم کرد. برندسازی با برندینگ چیست؟ برندینگ چیست؟ برندسازی درواقع تمام روشهایی است که شما استفاده میکنید تا تصویری از شرکت خود را در چشم مشتریان ایجاد کنید.این روشها میتواند ساخت وبسایت و توصیف آنچه ارائه میدهید، طراحی آگهی برای تبلیغ خدمات و کالاهای خود، انتخاب رنگ خاص برای شرکتهایی که مرتبط با شرکت شما هستند و ایجاد لوگو و استفاده از این لوگو در تمام حسابهای شبکههای و رسانههای اجتماعی باشد، که در تمام این موارد شما در حال برندسازی برای شرکت خود هستید. به این ترتیب، چگونگی درک مردم از کسبوکار را خودتان شکل میدهید.آنچه مشتریان درمورد برند شما میگویند واقعیت است نه آنچه شما میخواهید آنها درباره برندتان فکر کنند. این درواقع تصوری است که هنگامی که مردم نام کسبوکار شما را میشنوند به ذهنشان میآید. و این تصویر براساس احساساتی است که براساس تجربیات خوب یا بد با شما در ذهن آنها نقش میبندد و میتواند به صورت خوب یا بد در ذهنشان استوار بماند. استراتژی برند چیست؟ استراتژی برندینگ چیست؟ استراتژی برند برنامهای است که اهداف مشخص و بلند مدتی را در بر میگیرد و این اهداف با تکامل یک نام تجاری موفق بدست میآید.یک استراتژی برند مشخص و اجرا شده بر تمامی جنبههای کسبوکار شما تاثیر دارد و به طور مستقیم با نیازهای مشتری، احساسات او و محیط رقابتی مرتبط است.در ابتدا بیایید مشخص کنیم که بزرگترین تصور غلطی که درمورد استراتژی برند وجود دارد چیست. شما باید بدانید برندسازی درواقع نامی که برای شرکت خود انتخاب میکنید و همچنین لوگو و وبسایت شما نیست.در حقیقت برند شما چیزی فراتر از اینها است. این چیزی است که در شما ایجاد سردرگمی میکند اما همان چیزی است که باعث تمایز برندهای قوی را از برندهای متوسط جدا میکند.بنابراین برای کمک به شما در بازاریابی ما ۷ اصل اساسی یک استراتژی جامعه برندسازی را برطرف کردهایم که به شما کمک میکند شرکت خود را در طول سالها حفظ کنید. چگونه برندسازی کنیم و استراتژی برندسازی چیست؟ استراتژیهای برندسازی برنامههای عملیاتی هستند که سازمانها برای تمایز محصولات، خدمات و هویت خود از رقبایشان از آنها استفاده میکنند.استراتژی برند در حقیقت برند بلند مدت شما است که به شما کمک میکند نوع تصویری که میخواهید برای مشتریان خود بسازید را شناسایی کنید. این یعنی فکر کردن درباره اینکه چه نوع احساسات و انتظاراتی مخاطبان را با شرکت شما مرتبط میسازد.شما میخواهید چه تصویری داشته باشید؟ معتبر باشید؟ پیچیده باشید؟ جالب باشید؟ حرفهای باشید؟یک برند درواقع نقطه اوج تمام احساسات و افکاری است که در ذهن مشتری درمورد کسبوکار شما وجود دارد و استراتژی برندسازی شیوه تغییر این ادراکات توسط شما است تا بتوانید آنها را با هدفگذاریهای خود سازگار کنید. مولفه برای داشتن استراتژی ساخت برند موفق هدف هدف در برندینگ چیست؟ هر برند یک وعده به مخاطب میدهد. اما در بازاری که در آن اعتماد مصرفکننده پایین و بودجه بالا است تنها وعده یک برند نیست که آن را از سایر برندها متمایز میکند، بلکه داشتن هدفی خاص است.همانطور که وعدهای که نام تجاری شما میدهد برای موقعیت برند شما لازم است هدف شما نیز اهمیت دارد. زیرا این هدف به عنوان وجه تمایز میان شما و رقبای شما عمل میکند. با توجه به استراتژیهای کسبوکار داخلی هدف را میتوانید به دو روش نشان دهید:کارکردی و عملی: این مفهوم بر ارزیابی موفقیتها به دلایل فوری و تجاری تمرکز دارد. به عنوان مثال هدف از یک کسبوکار این است که پول در بیاورد.مقصودی: این مفهوم بر موفقیت تاثیر میگذارد، زیرا به توانایی کسب درآمد و انجام کارهای خوب در جهان بستگی دارد. ثبات و انسجام ثبات و انسجام در برندینگ چیست؟ کلید انسجام این است که از صحبت درباره چیزهایی که به برند شما مرتبط نیست اجتناب کنید. به عنوان مثال شما عکسی جدید به صفحه فیسبوک خود اضافه میکنید. آیا این تصویر با پیام شما همخوانی دارد یا فقط چیز جالب یا خندهداری بوده است که به صراحت میتواند مخاطبان شما را گیج کند؟هنگامی که در تلاش برای برندسازی از طریق پلتفرم هستید باید مطمئن شوید که تمام پیامهای شما یکپارچه است. در نهایت این سازگاری باعث تشخیص نام تجاری شما شده و منجر به وفاداری مشتری به شما خواهد شد. برای دیدن یک نمونه عالی از یکپارچگی بیایید نگاهی به برند کوکاکولا بیندازیم. نتیجه تعهد این برند به انسجام تمام عناصر بازاریابی این برند با یکدیگر هماهنگ هستند.این موضوع کمک کرده تا این برند تبدیل به یکی از برندهای شناخته شده جهان شود. به عنوان مثال در سطح حسابهای رسانههای اجتماعی این برند نیز یکپارچگی نام تجاری آنها بسیار واضح است.با زمان گذاشتن برای تعریف و توافق بر سر این یکپارچگی برندسازی شما نیز میتواند بسیار موفق باشد. احساسات احساسات در برندینگ چیست؟ مشتریان همیشه منطقی نیستند. گاهی مردم حاضرند پول بیشتری برای خرید یک برند شناخته شده بدهند تا پول کمتری برای یک جنس بهتر و ارزانتر. اما چرا؟زیرا این برندها با استفاده از برندسازی احساسی باعث ایجاد یک جامعه برای نام تجاری خود شدهاند و به این صورت بین برند خود و مشتریان اتصال برقرار کردهاند.این برندها با ایجاد فضای احساسی که به مخاطب این حس را میدهد که باید جامعه خود را بزرگتر کنند، قادر است خود را به عنوان یک انتخاب واضح برای کسانیکه میخواهند آن محصول را خریداری کنند تعیین کند. مردم تمایل ذاتی برای ایجاد روابط دارند. مارک لری که یک محقق و روانشناس است معتقد است که مردم نیاز به احساس ارتباط نزدیک با دیگران دارند و این روابط نزدیک بخش عمدهای از رفتار انسانی است. درسی که از این نکته میتوان آموخت این است که باید راهی برای ارتباط با مشتریان خود در سطحی عاطفیتر و عمیقتر بیابید. باید دریابید که آیا به آنها آرامش میدهید؟ آنها شما را به عنوان بخشی از خانواده خود احساس میکنند؟ آیا زندگی را برای آنها سادهتر کردهاید؟ این عوامل محرک و عواملی مانند این برای