User Experience چیست؟مبحث UX یا User Experience سالهاست که مورد توجه وبمستران قرار گرفته. سال ۱۹۹۰ میلادی آقای Donald Norman که مدیر آزمایشگاه طراحی دانشگاه کالیفرنیا است مفهوم UX را بیان کرد. البته قبل از آن یعنی از سال ۱۹۴۰ UX در بخش های مختلف صنعت مثل ارتباط بین ماشین ها و انسان در شکل های مختلفی استفاده میشد اما طی سالهای گذشته مفهوم UX بین کسب و کارهای اینترنتی سر و صدای زیادی برپا کرده. در این مقاله از پلتفرم حافظ به پاسخ سوال User Experience چیست؟ میپردازیم.
User Experience چیست؟
زمانیکه به طراحی تجربه کاربری فکر میکنیم، معمولا اولین چیزی که به ذهن ما میرسد نرمافزارها و وبساتها هستند و آن را یک مفهوم مدرن میدانیم؛ در صورتی که اینطور نیست. این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ توسط دان نورمن روانشناس و طراح شرکت کامپیوتری اپل، اختراع شد؛ اما، مفهوم UX قدمت بیشتری دارد. دانستن پیشینهی این مؤلفه، بینش عمیقی دربارهی این مسئله برای شما به ارمغان خواهد آورد. در واقع اساسیترین اصول تجربهی کاربری۴۰۰۰ سال قبل از میلاد در چین باستان در فلسفهی فنگشویی مطرح شد. این فلسفه به ارتباط چیدمان اشیا و انرژیهای محیط اشاره داشت. براساس این فلسفه، مرتب کردن محیط اطراف به بهترین حالت، بیشترین انرژی را به محیط منتقل میکند. این چیدمان شامل موقعیت، مواد و رنگهاست. حال این فلسفه را با اصول طراحی رابط کاربری مدرن مقایسه کنید.
میتوان گفت اصول طراحی کاربری برگرفته از همان فلسفه فنگشویی چین باستان است؛ اما، فقط این نیست. در آثار مربوط به ۵۰۰ سال قبل از میلاد در یونان نیز ردپایی از ریشههای UX را میتوان یافت. یونانیان باستان به اصول ارگونومی معتقد بودند؛ اما، ارتباط UX با ارگونومی چیست؟ ارگونومی یک رشتهی علمی است که نحوهی تعامل انسان با سایر عناصر یک سیستم را مشخص میکند و بهترین عملکرد انسانی را مربوط به زمانی میداند که انسان در هماهنگی کامل با عناصر محیط باشد. این تعریفی است که در تجربه کاربری هم وجود دارد. در دورههای دیگری از تاریخ نیز تئوریهای مشابهی در اقصی نقاط دنیا به اهمیت این مسئله اشاره کردهاند و میتوان ریشههای پیدایش علم طراحی کاربری را در آنها مشاهده کرد.
در سایت ، User Experience چیست؟
تجربه کاربری در سایت باعث بهبود تعامل کاربر با وبسات، محصولات و خدمات میشود. UX یک سایت در واقع درک عمیقی از نیازهای کاربران سایت و چیزهایی است که برایشان اهمیت دارد. تجربه کاربری تواناییها و محدودیتهای کاربران سایت را در نظر میگیرد و برای پیشبرد اهداف تجاری سایت به بهترین شکل، تلاش میکند. هدف اصلی از طراحی UX، اطمینان از این است که کاربران به آنچه که شما در سایت خود ارائه میدهید، بها میدهند. یک تجربهی کاربری خوب برای سایت باید شامل این ویژگیها باشد:محتوای مفید در راستای رفع نیاز کاربر،قابلیت استفادهی آسان،معرف هویت برند و سایر عناصر احساسی،قابلیت کشف و مکانیابی،قابلیت دسترسی برای تمامی افراد،معتبر و قابل اطمینان بودن.
تجربهی کاربری در نرمافزارها به چه معنی است؟
طراحی تجربه کاربری در نرمافزار برای پاسخ به این سؤال است که آیا این نرمافزار نیاز مشتری، نقشه راه و ویژگیهای لازم را شامل میشود یا نه؟ به بیان دیگر آیا مردم از این محصول یا سیستم استفاده میکنند یا خیر؟ یک طراح نرمافزار برای ارائهی بهترین طراحی تعاملی از نرمافزار خود نیاز به یک رابط کاربری حرفهای دارد. هرچه تجربهی کاربری نرمافزار بهتر باشد، طراحی آن اصولیتر و کارآمدتر خواهد بود. بهطور کلی یک تجربه کاربری خوب برای نرمافزار باید شامل ویژگیهای زیر باشد:رفع نیازهای اصلی و جزئی کاربران،قابلیت استفادهی آسان،قابلیت یادگیری راحت،قابلیت دسترسی برای تمامی افراد،قابلیت دسترسی برای تمامی افراد،مطمئن، کارآمد و با خروجی مطلوب.
اهمیت طراحی UX حرفهای
همان طور که گفته شد هدف از طراحی تجربه کاربری یا UX ، رفع نیازهای مصرفکنندگان است. یک تجربهی کاربری حرفهای تاثیر مثبتی روی کاربران دارد و باعث وفاداری آنها به محصولات و خدمات برند میشود. همچنین با کمک یک UX حرفهای میتوانید نرخ تبدیل سایت خودتان را بالا ببرید؛ چون مشتریان، کاربریِ ساده و مؤثر را میپسندند. بدیهی است با افزایش نرخ تبدیل، درآمد شما نیز افزایش مییابد. شاید کمتر به این نکته توجه شود که تجربهی کاربری حرفهای، هزینههای پشتیبانی سایت یا نرمافزار را تا حد زیادی کاهش میدهد؛ زیرا کاربران برای تعامل با سایت مشکلی نخواهند داشت. موتورهای جستوجو همواره بهدنبال ارائهی اطلاعات سریعتر و راحتتر به کاربران خود هستند. این مسئله باعث شده که تجربهی کاربری تاثیر مستقیمی روی سئوی سایت داشته باشد؛ اما، فقط اینها نیست، بهطور کلی یک UX حرفهای بهصورت مستقیم باعث افزایش اعتبار برند و کاهش هزینههای شما در بلندمدت خواهد شد.
اجزای User Experience چیست؟
اجزای User Experience چیست؟یک تجربه کاربری خوب شامل اجزای زیر است:طراحی تعاملی: طراحی تعاملی، پروتکلهای ایجاد ارتباط با کاربر را مشخص میکند و کیفیت تعاملات را میسنجد. بهطورکلی هدف از طراحی تعاملی در زیر بهصورت خلاصه آمده است:تعیین راههای ارتباط با فروشندگان و محصولات توسط کاربران،استفاده از رنگهای مشخص برای فعالیتهای خاص،افزایش سرعت لود صفحات،قرار دادن المانها برای استفادهی مؤثر توسط کاربران،سادگی و کاربرمحور بودن تمامی قسمتها.
کاربردپذیری : منظور از کاربردپذیری، کارایی، قابلیتها، امکانات، امنیت و سادگی المانها برای آموزش در وب سایت یا نرمافزار است.معماری اطلاعات: شیوهی دستهبندی و نمایش اطلاعات در سایت را معماری اطلاعات میگویند. این معماری باید بهگونهای باشد که کاربر برای جستوجوی اطلاعات و دسترسی به آن مشکلی نداشته باشد.کاربرپژوهی: منظور از کاربرپژوهی شناخت کاربران، نیازها و سلیقههای آنها است. برای اینکار میتوان از روشهای زیر استفاده کرد:نظرسنجی از طریق ایمیل و شبکههای اجتماعی،نظرسنجی حضوری،
تحقیق: قبل از شروع هر کاری باید نقاط قوت و ضعف محصول یا خدمات را از دید کاربران سنجید. شناسایی نیازها و اولویتها بعد از این مرحله باید انجام شوند.تحلیل: تعریف پرسونا برای کاربران براساس نتایج تحقیقات انجام شده را تحلیل میگویند.طراحی: گام نهایی ساخت وبسات براساس تجربه کاربری است و در این مرحله تمامی نتایج برای طراحی بهکار گرفته میشوند.راهاندازی اولیه: یک نسخهی آزمایشی از تجربه کاربری راهاندازی میشود.ارزیابی : این فاز برای سنجش کاراییِ نسخهی آزمایشی است و به طراح بازخورد خوبی از کار میدهد.ارائهی محصول: آخرین گام پروژه است و محصول نهایی به مشتری تحویل داده میشود.
طراح تجربهی کاربری باید در چه زمینه هایی دانش کسب کند؟
یک طراح تجربهی کاربری باید همیشه در حال ارتقا اطلاعات خود و یادگیری مهارتهای جدید در این زمینه باشد. طراحی تجربهی کاربری کار پردرآمدی است؛ اما، باید در کار خود حرفهای باشید. چنانچه قصد دارید در آینده یک طراح تجربه کاربری شوید؛ باید در زمینههای زیر مهارت کسب کنید:تحقیق پیرامون کاربران: طراح تجربهی کاربری باید بتواند نیاز، انتظارات و انگیزههای کاربران را بهخوبی شناسایی کند.کار گروهی: طراح تجربهی کاربری باید به مهارتهای ارتباطی کاملا مسلط باشد و بتواند بهطور مؤثر با سایر اعضای تیم همکاری داشته باشد.
شبکه سازی و نمونهسازی رابط کاربری: برای متقاعدسازی مشتریان و دریافت بازخورد، طراح باید مهارت ساخت نمونهی اولیه از کار خود را داشته باشد.ارتباط بصری: یکی از مهمترین مهارتهای طراح است که شامل درک بصری عمیق از چیدمان، رنگ، تایپوگرافی، تئوری طرحها و… میشود.طراحی تعامل: طراح تجربه کاربری باید مهارت لازم برای ارائهی روشهای کارآمدِ تعامل کاربر با محصول یا خدمات را داشته باشد.معماری اطلاعات: طراح باید بتواند اطلاعات و ارتباط مفهومی میان آنها را سازماندهی کند.مهارت تحلیل داده: برای درک طراحی و تعامل با کاربر شما باید بتوانید بهخوبی دادهها را تحلیل کنید.
تبدیل تجربهی کاربری به تجربهی مشتری به چه معنی است؟
تبدیل تجربه کاربری به تجربه مشتری را اینطور میتوان تعریف کرد: زمانی که بازدیدکننده شما پس از بازدیدِ سایت، تصمیم به خرید میگیرد، یعنی، از وضعیت بازدیدکننده به وضعیت مشتری منتقل میشود، یک تبدیل اتفاق میافتد. به این نوع تبدیل، تبدیل تجربهی کاربری به تجربهی مشتری میگویند و بهمیزانی از این تبدیلات که در سایت صورت میگیرد، نرخ تبدیل سایت گفته میشود. هر چه تجربهی کاربری سایت بهتر باشد، یعنی، سایت تعامل بهتری با مشتریان داشته و نیازهای آنها را بهتر تامین کند، این نرخ تبدیل نیز افزایش مییابد. چگونه میتوان تجربهی کاربری را به تجربهی مشتری تبدیل کرد؟ برای افزایش نرخ تبدیل تجربهی کاربری به تجربهی مشتری، راهکارهای زیادی وجود دارد که در اینجا به برخی از این تکنیکهای افزایش تبدیل اشاره میکنیم:
خودکارسازی پر کردن فیلدهای فرم: هرچه کاربر زمان کمتری صرف پر کردن فرم ثبتنام کند، تمایل بیشتری به ادامهی کار خواهد داشت.ذخیرهسازی اطلاعات سفارش: تا حد امکان اطلاعات سفارشات نظیر آدرس و کدپستی را ذخیره کنید تا در دفعات بعد کاربر ناچار به وارد کردن مجدد آن نباشد.مدیریت خطاها: سعی کنید خطاهای نمایش داده شده را به بهترین شکل ارائه دهید؛ مثلا، رنگ قرمز که باعث ایجاد نگرانی است باید کمتر استفاده شود یا اینکه کلماتی نظیر “ناموفق” بار منفی دارند و نباید به کار برده شوند.اولویتها را برای سادهسازی تعامل رعایت کنید: مثلا اگر بیشتر مشتریان شما دانشجو هستند، در قسمت مشاغل این عنوان باید در ابتدا قرار گیرد.
مفهوم و نقش قدرت اقناع در طراحی تجربه کاربری
مفهوم اقناع(persuasion) در طراحی تجربه کاربری بهمعنای تاثیرگذاری بر رفتار مصرفکننده است. مشابه کاری که یک فروشندهی ماهر در فروشگاه انجام میدهد؛ اما، از نوع بصری. اقناع را نباید با فریبکاری یکی دانست. در طراحی متقاعدکننده، مسائل اخلاقی زیرپا گذاشته نمیشود و مرز مشخصی بین این نوع طراحی با طراحی فریبنده وجود دارد. یک طراح تجربهکاربری حرفهای، بهخوبی میداند که چطور باید مشتریان را برای خرید متقاعد کند. برای اینکار پنج اصل مهم وجود دارد:
قاببندی: گزینههای موجود باید به روشی جذاب نمایش داده شوند.عمل متقابل: کنش و واکنش صحیح بهنحوی که مشتری احساس نکند موردلطف قرار گرفته است.کمیابی: هرچیز کمیاب ارزش بیشتری خواهد داشت.اثبات اجتماعی: نمایش نظرات کسانی که همان کار را قبلا انجام دادهاند. اینکار برای رفع اضطراب مشتری هنگام خرید نیاز است.اقتدار: اگر مشتریان اقتدار فروشنده را درک کنند راحتتر اعتماد کرده و بیشتر خرید میکنند.برجستهسازی: مردم در لحظه تنها بهدنبال همان چیزی هستند که برایشان مهم است. نمونهی بارز این اصل را در صفحهی اول گوگل میتوان مشاهده کرد.